آشنایی با پایتخت صنعتی ایران
استان مرکزی به عنوان پایتخت صنعتی ایران تقریباً در مرکز ایران قرار دارد. بزرگترین شهر و مرکز استان مرکزی کلانشهراراک میباشد. در روزگار کهن این شهر عراق نام داشت که در زمان تسلط اعراب بر ایران عراق عجم نامیده میشد که شامل بسیاری از استانهای همجوار امروزی میشد. این استان از شمال به استانهای تهران، البرز و قزوین، از غرب به استان همدان، از جنوب به استانهای لرستان و اصفهان و از شرق به استانهای تهران، قم و اصفهان محدود است. این استان با مساحتی معادل ۲۹٬۵۳۰ کیلومتر مربع حدود ۱،۸۲ درصد از مساحت کل کشور را به خود اختصاص دادهاست. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، استان مرکزی دارای ۱۲ شهرستان، ۲۳ بخش، ۳۲ شهر، ۶۶ دهستان و ۱٬۳۹۴ آبادی دارای سکنه و ۴۶ آبادی خالی از سکنهاست.. مرکز این استان شهر اراک است. شهرستانهای این استان عبارتاند از: محلات، اراک، ساوه، تفرش، خمین، فراهان، دلیجان، شازند، آشتیان، کمیجان، زرندیه و خنداب.
نامگذاری
نام استان مرکزی برای اولین بار در سال ۱۳۲۶ خورشیدی مطرح گردید. در آن سال استان مرکزی (به مرکزیت تهران) پهنه وسیعی از مرکز کشور شامل شهرهای تهران، قزوین، ساوه، قم، دماوند و محلات بود. در سال ۱۳۳۹ شهرهای اراک و کاشان به استان مرکزی اضافه شدند تا سرانجام در سال ۱۳۵۶ با انتقال مرکز استان از تهران به اراک، نام مرکزی بر روی استان باقی ماند.
در سال ۱۳۸۹ رئیس جمهور وقت، محمود احمدی نژاد پیشنهاد تغییر نام استان به استان آفتاب را مطرح کرد. دلیل وی برای طرح این پیشنهاد روشن نبودن نام مرکزی در تبیین هویت و معرف فرهنگ استان بود. اما این پیشنهاد با مخالفت برخی از نمایندگان استان مرکزی مواجه شد. بعد از این برای تغییر نام استان نامهای دیگری مانند استان ماد واستان اراک نیز پیشنهاد شد.
پیشینه
پیش از اسلام
استان مرکزی در منطقهای واقع شدهاست که در زمانهای قدیم به آن ماد بزرگ، در اوایل دوره اسلامی ایالت جبال و در سدههای بعد عراق عجم میگفتند. نام جبال برای اوّلین بار توسط اعراب به کوهستانهای مغرب ایران نسبت داده شد. در دوره سلجوقیان، خلفای عباسی لفظ عراق عجم (به معنای عراق غیر عرب) را به مناطق غربی ایران نسبت دادند.
مادها
زمانی که آریاییها وارد ایران شدند متشکل از سه طایفه یا قوم بودند. گروهی به نام قوم پارس در مناطق جنوبی کشور مستقر شدند، گروه دوم پارتها بودند که در قسمت شرقی ایران ساکن شدند و گروه سوم مادها بودند که در مرکز و غرب ایران سکنی گزیدند.
بنا بر تحقیقات تاریخی، در گذشته سرزمین ماد به سه بخش عمده تقسیم شده بود:
ماد آتروپاتن یا ماد علیا یا ماد کوچک.
ماد سفلی یا ماد بزرگ (که امروزه قسمت بزرگ آن رااستان مرکزی تشکیل میدهد).
ناحیه پارتاکنا (استان اصفهان امروزی).
برای بررسی و چگونگی پیشرفت و توسعه در هر مکانی نیاز به اطلاعات جغرافیایی و تاریخی آن ناحیه از زمان یکجا نشینی و توسعه روستا و پیدایش شهر میباشد اما به دلیل جنگها و هجوم اقوام وحشی و خارجی به سرزمین ماد سفلی، اسناد و نوشتهها و آثاری که به طور وضوح مبین زندگی و تمدن آن دوران در استان باشد از بین رفتهاست، به عنوان مثال:
از خط نوشته دوران ماد، درداخلایران چیز زیادی باقی نمانده، تنها سند مهم زبان تاتی است که از شاخههای زبان مادی بوده و اکنون در بخشهایی از استان مرکزی (منطقه وفس) در کمیجان با آن زبان سخن میگویند.
تمام سنگ نوشتهها و الواح مکشوفه مربوط به دوران هخامنشی، اشکانی و ساسانی است و آنها توجهی به آثار و تمدن قوم ماد نداشتند.
یورشهای مداوم ۴۶ ساله قومآشور به سرزمین ماد که سبب ویرانی شهرها و شهرکها شد. بسیاری از تپههای تاریخی به احتمال قوی بازمانده آن دوران هستند.
هجوم بیست و پنج ساله سکاها به ماد سفلی و ویرانی شهرها و شهرکها.
ویرانگریهای اسکندر مقدونی در قسمتی از غرب ایران و ناحیهٔ ماد و نابودی کلیه نوشتههای تاریخی و فرهنگی و اجتماعی به زبان مادی.
دگرگونی و تغییر خط و الفبا از پارسی باستان به هخامنشی و سپس به پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی.
حمله اعراب به ایران و سپس تهاجم ترکان و مغولان که موجب شد تمامی کتابهای مذهبی، علمی، تاریخی و فرهنگی سوزانده شود یا درون رودخانه ریخته شود.
هخامنشیان
در دوران هخامنشیان سرزمینایران بنا به نوشتهٔ هرودت بیست ساتراپ تقسیم میشدهاست، که ماد سفلی (از ری تا همدان) جزء ساتراپ دهم بودهاست. فهرست بیست گانه ساتراپهای ایران با توجه به تاریخ هرودت و سنگ نبشتههای بیستون کشف شدهاست. استان مرکزی در روزگار هخامنشیان بخشی از ایالت مادها (ساتراپ دهم) و قسمتهایی از جنوب آن بخشی از سرزمین الیمائیس بشمار میرفتهاست. این استان در شمار کوست خوربران (یعنی جایی که خورشید از آنجا میرود) بودهاست.
ساتراپ دهم که استان مرکزی کنونی بیشترین مساحت و مهمترین بخش آن را تشکیل میدادهاست، اهمیت این ناحیه را در زمان قبل از اسلام معلوم مینماید و از طرف دیگر هر گونه تصمیم گیری و فرمانهای حکومتی، نوع معیشت، تخصصها، حوزههای فرهنگی و اقتصادی و رشد و توسعه از هر نظر در ساختار تمدن آریایی آن زمان مشمول ساتراپ دهم نیز میشدهاست.
ادامه دارد
- ۹۳/۰۲/۱۱